۲۱ بهمن ۱۳۸۸

22 بهمن - ساعت 8 - آزادي

واقعا برام مهم نيست كه حكومت چه نقشه اي براي 22 بهمن كشيده , فقط اين واسم مهمه كه هر وقت ما خواستيم تونستيم همچين نفس سر تا ته اين حكومتو بند بياريم كه واسه باز كردن راه هواشون تا يه هفته بعدش داشتن راهپيمائي خودجوش را مينداختن .
22 بهمن ساعت 8 من به دنبال ازادي ميرم . برام شهين و مهين و اينوري و اونوري هم مهم نيست . براي اونها نميرم كه منتي سرشون داشته باشم . براي خودم ميرم , براي يك عمر آزادي .
اين روزا كه از انقلاب پيراشكي فروشاش مونده ان و از جمهوري شرط نزديكي با رهبر و بيت رهبريش , ميرم بلكه بتونم آزادي رو توي مسير ميدون آزادي پيدا كنم .
برام مهم نيست كه سر راهم گل گذاشته باشن (ارواح عمه شون !) يا با يه گردان تانك كل خيابونو بسته باشن , پنج شنبه از هر راهي كه بتونم خودمو به ارزوي همه ي عمرم ميرسونم , آزادي .
اگه جلوي خبرنگاراي خارجيشون حيا كردن و آدم بودن ميشه روز 25 خرداد يا روز قدس كه خيلي خوب فهميدن از كجا خوردن و بعد 6 ماه از گذشتنش با عوض كردن پرچم ايران هم نتونستن سبزيشو پاك كنن .
و اگه حيا رو خوردن و خبرنگارا رو به يه جاي بدشون هم حساب نكردن و خواستن ذات كثيفشونو به رخ دنيا بكشن كه چه بهتر , ميشه روز عاشورا كه هنوزم كه هنوزه بعد يه ماه و اندي سوزششو ميشه تو ماتحت آقايون احساس كرد !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر