۱۲ آذر ۱۳۹۲

یک گل به خودی ظریف

عین جمله آقای ظریف رو از رسانه مهرنیوز مینویسم : ""ما اماده گفتگو با امارات برای رفع سوء تفاهمات پیرامون ابوموسی هستیم"" . من نه یک ناسیونالیست هستم و نه کاری به این کارها دارم اما خیلی واضح آقای ظریف با گفتن همین جمله نه فقط تمامیت ارضی کشور رو زیر سوال و به ایرانیها توهین کرده  بلکه یک مساله امنیتی رو برای کشور بوجود آورده . آیا ما حاضریم برای ایرانی بودن شهر اصفهان با هر کشور همسایه یا غیر همسایه مذاکره کنیم ؟
در اصول اولیه کشورداری خاک فلان جزیره با جزیره یا استان دیگری فرق نداره و در تمامی موارد تملک یک کشور بر یک محدوده از هر نظر عقلی غیر قابل مذاکره است . کدوم کشور در تاریخ حاضر شده برای ادامه تملک بر یک سرزمین که هزاران سال در اختیار اونها بوده مذاکره کنه که آقای ظریف این استراتژی رو الگو برداری کرده اند ؟ این گل به خودی واضح آقای ظریف خیلی واضح در یادها خواهد ماند و اگه دولت تدبیر و امید در انجام قولهاش مبنی بر باز کردن فضاهای اجتماعی موفقیت نداشته باشه با کاهش امید وافول طرفدارانش در روزهای پایانی این ریاست جمهوری این گل به خودی میتونه سند مهمی بر بی تدبیری این دولت محسوب بشه .

۰۹ آبان ۱۳۹۲

بدرود متفاوت ترین بازیگر ایرانی که در عمرم دیده ام . بدرود سعید امینی

خبر سه کلمه است . سعید امینی درگذشت . اما برای منی که در سینمای ایران نفس عمیق یکی از متفاوت ترین فیلمهائی بوده که  دیده ام خیلی بیشتر از یک خبر هستش. اگه این فیلمو ندیده باشین واقعا به این راحت نمیتونم براتون تعریفی از نقشش در اون فیلم بکنم , فقط اینکه نقشی خیلی سخت و دور از دسترس رو به طرز عجیبی واقعی اجرا کرده بود . به نحوی که دفعه اولی که این فیلمو دیدم از یه جائی به بعد حس میکردم دارم فیلم مستند میبینم . و اگه نخوام دروغ بگم باید بگم  چندین بار دیگه ای که این فیلمو دیدم همچنان این حس جریان داشت . بیشترین حدس من نزدیکی نقش و زندگی واقعی بازیگر بود .
به هر حال , بدرود متفاوت ترین بازیگر ایرانی که در عمرم دیده ام . بدرود سعید امینی .

 این هم متن خبر ناگوارش :
سعید امینی بازیگر فیلم نفس عمیق بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست داد.
به گزارش ایسنا، امینی با بازی در نقش کامران درفیلم پرویز شهبازی، در تاریخ سینمای ایران ماندگار شد. وی پس از نفس عمیق پیشنهادهای زیادی برای بازی در سینما داشت ولی تمام پیشنهادات بازیگری را رد کرد چون علاقه ای به بازیگری نداشت و سرنوشت او در زندگی واقعی همانند سرنوشت شخصیت کامران رقم خورد.
منصور شهبازی، همبازی او در فیلم چندی پیش در گفتگویی با هفت صبح، از خاطرات اش از این بازیگر گفت: «سعید امینی (نفس عمیق) از دوستان من بود. در واقع بچه محل بودیم، یادم هست عمویم وقت زیادی برای پیدا کردن بازیگر برای نقش کامران گذاشت ولی بی‌نتیجه ماند. یک روز رفتم دفتر و او را خیلی خسته دیدم، از او درباره فیزیک بازیگری که دنبالش می‌گردد پرسیدم، یاد سعید افتادم و گفتم یکی از دوست‌های من هست که ظاهرش شبیه کسی هست که می‌خواهی...
روزی که رفتم دنبال سعید جلوی در آرایشگاه به او رسیدم یعنی اگر پنج دقیقه دیرتر می‌رسیدم دیگر به درد نقش کامران نمی‌خورد، می‌خواست موهایش را کوتاه کند. او را بردم دفتر، تا در را باز کردم، قبل از این‌که سعید بگوید سلام، آقای شهبازی گفت خودش است. از او پرسید به بازیگری علاقه داری، سعید گفت نه، او هم گفت چه بهتر!
بعد از «نفس عمیق» یک روز با سعید بودم که از دفتر مسعود کیمیایی با او تماس گرفتند و دعوت کردند در «سربازان جمعه» بازی کند، سعید گفت من فردا کار مهمی دارم و نمی‌توانم بیایم. گفتم چرا قرار به این مهمی را کنسل کردی، گفت فردا باید بروم اسکی! سعید اصلا به سینما علاقه نداشت. چهار سال است از او بی‌خبرم. آخرین بار هم محرم سه سال پیش بود که همدیگر را از دور در خیابان دیدیم و برای هم دست تکان دادیم.»





۳۰ مهر ۱۳۹۲

آن مرد آمد

مجید توکلی یعنی جنبش سبز زنده است 
مجید توکلی یعنی چهار سال میگذره . برای یک نفر در کاخ ریاست جمهوری و برای یک نفر در زندان .
مجید توکلی بعنی کل زندگیمون مثل این 4 سال میگذره . برای بعضیها  به قیمت ثبت شدن اسمشون بدنام تر از چنگیز در تاریخ ,  و برای بعضی ها ماندن در تاریخ در کنار امیرکبیرها .
مجید توکلی یعنی جنبش سبز حزب نبوده و نیست که برای بودن نیاز به اجازه ی شریعتمداری و خامنه ای داشته باشه , مجید توکلی یعنی جنبش سبز به درخواست نیک آهنگ ها  شکل نگرفت که با توهین اونها سرخورده و با فراموشی اونها فراموش بشه .
مجید توکلی یعنی جنبش سبز هر روزی از تاریخ این سرزمین که ما خودمونو باور کردیم و دستهامونو تو دست هم گذاشتیم زنده بوده , فرقی نداشته روز تلخ هجده تیر هفتاد و هشت بوده یا روز شیرین زنجیره انسانی هشتاد و هشت . 
مجید توکلی یعنی من و تو میتونیم هر ثانیه از زندگی هسته ی جنبش سبز باشیم اگه یک هزارم مجید به سبز بودن خودمون باور داشته باشیم .

۲۱ مهر ۱۳۹۲

971 روز از حصر سه مرد گذشت



 971 روز از حصر غیر قانونی و غیر انسانی سه ایرانی گذشت . سه مرد که تا امروز پای قولی که دادند ایستادند . توبه نکردند که پست ترین ها خوار کنند . فرار نکردند که رذل ترین ها به رگبار قتل عام کنند . آمدند تا برای اولین بار هرچند کوتاه روزگاری سبز رو در کنار هم ببینیم , و تا امروز سبز ایستادند تا سبز بودنمون رو باور کنیم .